پگی تازه وارد این شهر شده است. او خانه جدیدش را خیلی دوست دارد. ولی پگی تنهاست و دوستی ندارد تا با هم بازی کنند. او می خواهد دوست های جدیدی پیدا کند. برای همین وقتی سارا می بیند به او لبخند می زند و از او می خواهد تا با هم بازی کنند. او به سارا کمک می کند و حتی اسباب بازی های خودش را می آورد تا با هم بازی کنند. دوست پیدا کردن خیلی کیف دارد.