کتاب «سایههای شب» نوشتهی «امیل زولا» و ترجمهی «علیاکبر معصوم بیگی» است. سایههای شب فقط داستان عشق و مرگ، حسد و خشونت، تباهی و نومیدی، هوس و سرکوفتگی نیست؛ بلکه روایت شگفتآور فولاد، سیاهی زغال و رنگپریدگی پوست زنانه، سرعت سرسامآور ماشین و حرکت مهارنشدنی روح بشر نیز هست. در توضیحات پشت جلد کتاب میخوانیم: «سایههای شب، هفدهمین رمان از زنجیرهی داستانی خانوادهی روگن ماکار، از پرحادثهترین و بیپردهترین رمانهای امیل زولا نویسندهی بزرگ فرانسوی است. این رمان در یک سطح داستان جنایت و پیمانشکنی و شور و تصاحب و عشق و مرگ است، همچنانکه روایت شبکههای درهمپیچیدهی راهآهن و شتاب درنگناپذیر برای رسیدن به آینده نیز هست، اما در سطحی دیگر، در حکم ژرفنگری دلسوزانه و همدلانه در حال و روز تکتک شخصیتهایی است که گویی اسیر چنگ نیروهای ناشناخته، بدوی و کوری هستند که بیرون از حیطهی اختیار آنان خودسرانه عمل میکنند. زولا در سراسر این رمان پرشتاب پیوسته به ما یادآور میشود که زیر سرپوش خوشرنگولعاب و فریبندهی پیشرفت فناورانه همواره دیوی هولناک در درون جا خوش کرده است و مترصد فرصت است تا هر دم قدرتمندتر از پیش سربرآورد.» این کتاب را انتشارات «نگاه» منتشر کرده است.