مجموعه 7 داستان کوتاه از آنتون چخوف روسی. اتاق شماره 6: داستان دکتر و 5 بیماری که در اتاق شماره 6 بیمارستانی قرار داشتند. دکتر آندره یفی میچ با بیمارانی که هر کدام دارای خصوصیات خاص خودشون هستند. به دنبال خدمت: نماینده بیمه در کلبهای در دهکده سیرنا خودکشی کرده بود. طبیب و بازرسی از مسکو به این دهکده میآیند تا در مورد این واقعه تحقیق کنند. لوشادین مرد شصت ساله ای که فراش است وظیفه دارد تا هنگام ورود طبیب و بازرس کدخدا را در جریان بگذارد ولی با شروع برف و بوران مشکلاتی سد راهشان میشود. درباره عشق: آلیوخین داستان عشق خود را تعریف میکند که چگونه عاشق زن دوست خود لوکانویچ شد. کالای جاندار: بوگروف و لیزا زن و شوهرند و پسری سه ساله دارند. گراخولسکی مرد ثروتمندی است که عاشق لیزا میشود و لیزا نیز به نوبه خود عاشق وی میشود. بوگروف در ازای 150 هزار روبل زن خود را طلاق میدهد تا گراخولسکی با او ازدواج کند اما این پایان داستان نیست و تازه داستان با شکل دیگری آغاز میشود. داستان نقاش: لیدا و ژنیا به همراه مادر خود در دهکدهای زندگی میکنند. لیدا معلم دهکده است و همینطور به معالجه بیماران نیز میپردازد. بلوکروف که از دوستان خانوادگی آنهاست به خانه آنها رفت و آمد دارد. روزی او یکی از دوستانش را به خانه انها میآورد که آن مرد عاشق ژنیا میشود. اندوه: درشکهچی به تازگی پسر خودش را از دست داده است. وی دوست دارد در این مورد با کسی درد دل کند ولی کسی جز اسبش نیست که بتواند با او درد دل کند. خودکشی: نمایشنامه کوتاهی که دو دوست - موراشکین و تولکاخوف - با هم گفتگو میکنند. تولکاخوف از کارهایی که میکند و از ناراحتیها و مشکلات خود گله میکند.