در این کتاب اطلاعات جالب و زیادی از مارکز وجود دارد که با زبانی شیرین بیان شده است. در "بوی درخت گویاو" شما از اینکه مارکز چگونه مینوشته و چرا سبک "رئالیسم جادویی" را برای نوشتن انتخاب کرده است، مطلع میشوید.
اینکه مارکز در چه زمانی از روز شروع به نوشتن میکرده، در کجا داستانهایش را مینوشته، دوران بچگیاش چگونه گذشته، قصهگوییهای مادربزرگ و پدربزرگش برای او و تاثیری که نقل این قصهها بر سبک رئالیسم جادویی مارکز گذاشته، همه و همه، در این کتاب گفته میشود.
در این کتاب حتی با زندگی خصوصی و جزئیات دیگری نیز از زندگی مارکز روبهرو میشویم. مثلا عشقی که مارکز به شخصیتهای داستانیاش داشته است و اینکه بعد از مرگ شخصیتهایش گریه میکرده. زندگی خانوادگی، زن و بچههایش و وجوه دیگری از زندگی خصوصی این نویسنده در این کتاب از زبان خود مارکز بیان میشود.
این کتاب چه در زمانی که در غرب منتشر شد و چه در نخستین چاپش در ایران، مخاطبان زیادی داشته است. هر چند در ایران با فاصله زمانی بسیار [قریب به 31 سال] چاپ شد. این اثر، کتاب جذاب و شیرینی است. سوالهای پلینیو مندوزا، با جوابهای شیرین و جالب مارکز همراه است. این دو از بچگی با هم دوست بودهاند و این صمیمیت در این کتاب نمود پیدا کرده است. به واسطه این کتاب میتوان گابریل گارسیا مارکز را بیشتر از پیش شناخت.