
کتاب دوال پا اثر وحید پاک طینت
رمان «دوال پا» را «وحید پاک طینت» نوشته است. ناشر در معرفی این اثر آورده است: «دوال پا، رمان پرکششی است که راوی در بستر و نمایی از تهران در شرایطی خاص و بحرانی میسازد. تهرانی بینقاب و عریان. با تمام زوایای تاریکی که مدفون شده. دنیای چرکی که با چشم غیر مسلح نیز میتوان دیدش. کافیست در تهران کمی زندگی بسوزانید تا لمسشکنید. رمان با سفر راوی به همراه زنش مهنوش به اصفهان شروع میشود و با زنهایی از خانواده آشنا میشود و روابطی که شکل میگیرد، رابطهی تار و تیره شدهی بین او و زنش را توضیح میدهد و او را هر دم در دام رابطهای جدید می اندازد تا جهان متلاشی شده او را شرح بدهد. برشی از رمان دوال پا: "اواسط شهریور مهرنوش با چهارتا بلیت هواپیما آمد بالای سرم. خواب و بیدار بودم و هنوز میغلتیدم لای ملحفههای تخت… پلک راستم را تا نیمه دادم بالا. پرسیدم: نرفتی هنوز؟ مهرنوش بلیتها را کوبید کف دستش. نه مثل وقتهایی که بیکار مینشست جلوی دراور و سر برس گرد را میکوبید کف دست و پوفش را میریخت تو دل آینه…"» کتاب حاضر را نشر «نیماژ» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.