
کتاب خانم اسمیلا و حس برف اثر پیتر هوگ
کتاب «خانم اسمیلا و حس برف» اثر «پیتر هوگ» است. این کتاب را «سامگیس زندی» به فارسی ترجمه کرده است. کتاب مذکور یکی از رمانهای تحسینشدهی نویسندهاش محسوب میشود. در توضیحات پشت جلد آمده است: «اسمیلا زن جوانی است که حواسش بیشتر پی برف و یخ است تا عشق. او در سرزمین پدریاش، دانمارک، احساس میکند خارجی است. اسمیلا در دنیای خودساختهای زندگی میکند که آکنده است از ارقام و اندازهها و خاطرات و دانش و بیش از همه یخ. ریشهاش در زمینهای منجمد گرینلند، سرزمین مادریاش، جا مانده است.» در قسمتی از متن کتاب میخوانیم: «بعد از صد متر، دیگر نمیتوانم بازویم را راست کنم. به گذشتهام فکر میکنم، کمکی نمیکند. به ایسایاس فکر میکنم، کمکی نمیکند. ناگهان دیگر شنا نمیکنم. در یک سراشیبی ایستادهام و به تندبادی تکیه دادهام و دیگر باید تسلیم شوم. آب اطرافم مثل سنگفرشی از تکههای طلاست. از ذهنم میگذرد که کسانی میخواستهاند مرا بکشند و حالا جایی ایستادهاند و به خودشان تبریک میگویند: او را به خاک کشیدیم؛ اسمیلا، گرینلندی ناخالص را. این فکر تهماندهی نیرویم را به من برمیگرداند. تصمیم میگیرم ده بار دیگر بازوهایم را حرکت دهم. در هشتمین حرکت، سرم را به چرخ تراکتوری میکوبم که بهعنوان سپر جلو کشتی "شفق قطبی" آویختهاند. میدانم فقط چند لحظه دیگر مانده تا بیهوش شوم. نزدیک چرخ، درست روی آب، یک سکو هست. سعی میکنم فریادزنان خودم را روی آن پرتاب کنم. هیچ صدایی از من بیرون نمیآید، اما خودم را از آن بالا کشیدهام.» این کتاب را «نشر نو» منتشر کرده است.