
کتاب گربه ی همسایه اثر مصطفی مستور
کتاب شعر «گربهی همسایه» را «مصطفی مستور» سروده است. «من و او»، «دربارهی گربهی همسایه»، «مرثیهای برای عشاق زندهی جهان»، «روزگار مادرم»، «دختر همسایه»، «تودهی غمگین چسبناک»، «زندگی»، «جنگ»، «حقیقت و مجاز»، «احترام»، «گزارش» و «غیبت» عنوان برخی از شعرهاست. در یکی از شعرها میخوانیم: «پدرم روزگار ندارد، که/ پدرم تنها کمی زخم معده دارد و خیلی میگرن/ و دو نیم برابر حد استاندارد غم/ و چشمهای عسلی و خوشگل/ پدرم/ درست وقتی من سهساله بودم روزگارش را از دست داد/ به خاطر گمشدن برادرش در مرگ/ پدرم/ شبها اغلب میرود پشت جهان/ تا سیگاری بکشد/ تا قهوهای بنوشد/ یا در تنهایی محض سوت بزند/ و وقتی برمیگردد چشمهایش عسلی نیست سرخ است/ موضوع را از گربهی همسایه که پرسیدم گفت: تو ابلهی/ تو خیلی ابلهی/ تو خیلی خیلی ابلهی.» این کتاب را نشر «مرکز» منتشر کرده است.