



کتاب ماه و مس اثر حامد حبیبی
متاسفانه این کالا در حال حاضر موجود نیست. میتوانید از طریق لیست بالای صفحه، از محصولات مشابه این کالا دیدن نمایید.
مشاهده محصولات مرتبطکتاب «ماه و مس» نوشته «حامد حبیبی» است. به مرور قسمتهایی از داستان میپردازیم: «ما را در یک خط میبردند، نه نفر بودیم و حتا صدای راه رفتنمان هم نمیآمد. به سمت گودالی میرفتیم که روزهای گذشته کنده بودیم. جای پرتی بود که صدا به صدا نمیرسید. در این فکر بودم که چه کسی میخواهد رویمان را بپوشاند. به گودال که میرسیدیم دیگر اثری از ما نمیماند، انگار هیچگاه نبودهایم. به ستون یک آرام و بیعجله میرفتیم و ماه که تازه بالا آمده بود، پشت تودهی مبهم درختها بدرقهمان میکرد. به سیگاری که گوشهی لبم بود پکهای کوچکی میزدم. سیگارهایمان را به رفقایی بخشیده بودیم که مرگشان این اندازه دم دست نبود.»، «تو میدونی چی هستی عزیزم؟ تو یک زن الکی دل نازکی که فقط میخواد نقش آدمای خوبو بازی کنه، ادای قدیسههارو در بیاره. ناهار جوجه کبابشو بخوره، تعطیلاتشو بیاد لب دریا ولی تا یه پیرمرد شل دید یا یه بچهی پابرهنه، غصه بخوره و آبغوره بگیره تا درد وجدانش بخوابه. تازه سعی کنه همه رم عذاب بده و تو ناراحتیش شریک کنه تا از بار گناهش کم بشه، جدی جز این چه کاری کردی تا حالا؟... تو فقط چیزای ظاهری رو میبینی اونوقت سعی میکنی با دم دستترین کار ممکن خودتو سبک کنی، بعد خودتو بکشی کنار و بگی من وظیفهامو انجام دادم...» این کتاب را نشر «مرکز» منتشر کرده است.