
کتاب در مسیر پراگماتیسم اثر ویلارد ون اورمن کواین
کتاب «در مسیر پراگماتیسم» نوشتهی «ویلارد ون اورمن کواین»، «دانلد دیویدسن و ریچارد رورتی» و ترجمهی «مرتضی نوری» است. در توضیحات پشت جلد کتاب آمده است: «کتاب حاضر حاوی مجموعه مقالاتی است از سه فیلسوف بزرگ معاصر، ویلارد ون اورمن کواین، ریچارد رورتی و دانلد دیویدسن. از رهگذر این مقالات میتوان دید که چگونه پی آیند زنجیرهوار مجموعهای از بحثها در سنت فلسفه تحلیلی سرانجام به گذار از این سنت و شکلگیری موضعی پراگماتیستی در شاخهای از آن میانجامد. در این مجموعه خواهید دید که کواین چگونه و با پرده برداشتن از دو جزم تجربهگرایی و زدودن آنها زمینه را برای رویکردهای کل باورانه و طبیعتگرایانه در قبال معرفت فراهم میآورد و دیویدسن چگونه با برملا کردن جزم سوم و دوگانه انگاری و نسبیگراییهای حاصل از آن به ریچارد رورتی مجال میدهد تا با نقد درونی و برونی فلسفه تحلیلی راه را برای بازگشت به اندیشههای پراگماتیستی جان دیویی و ویلیام جیمز هموار کند.» در قسمتی از کتاب میخوانیم: «در معنای زبانی، فراتر از آنچه باید در رفتار علنی و در شرایط مشاهدهپذیر جمعآوری شود چیز دیگری وجود ندارد». در نظر گرفتن ارتباط گوینده با محیط اطرافاش از جمله منابع مهم در فهم معنا و باور وی است. این نکته محوری در مقاله معنا و ترجمه کواین و تفسیر بنیادین دیویدسون در این کتاب است. مشاهدهگر یا همان زبانشناس، بهمنظور فهم زبان دیگری در شرایطی ریشهیی، چگونه خواهد توانست به معنا و باور گوینده پل بزند؟ به بیان دیگر، چطور میتوان از جملاتی که هیچگونه تشابه معنایی با زبان زبانشناس (یا بهطور کلی شنونده) ندارند، یا هیچگونه مسیری برای درک باورهای شخص گوینده وجود ندارد، تفسیری (کواین) یا ترجمهیی (دیویدسون) ارائه داد؟ ترجمه اولویت دارد یا تفسیر؟ دیویدسون معتقد است تفسیر لازمه انجام ترجمه است.» در قسمتی از کتاب آمده است: «در معنای زبانی، فراتر از آنچه باید در رفتار علنی و در شرایط مشاهدهپذیر جمعآوری شود چیز دیگری وجود ندارد. در نظر گرفتن ارتباط گوینده با محیط اطرافاش از جمله منابع مهم در فهم معنا و باور وی است. این نکته محوری در مقاله معنا و ترجمه کواین و تفسیر بنیادین دیویدسون در این کتاب است. مشاهدهگر یا همان زبانشناس، بهمنظور فهم زبان دیگری در شرایطی ریشهای، چگونه خواهد توانست به معنا و باور گوینده پل بزند؟ به بیان دیگر، چطور میتوان از جملاتی که هیچگونه تشابه معنایی با زبان زبانشناس (یا بهطور کلی شنونده) ندارند، یا هیچگونه مسیری برای درک باورهای شخص گوینده وجود ندارد، تفسیری (کواین) یا ترجمهیی (دیویدسون) ارائه داد؟ ترجمه اولویت دارد یا تفسیر؟ دیویدسون معتقد است تفسیر لازمه انجام ترجمه است.» این کتاب را نشر «مرکز» منتشر کرده است.